به گزارش سینماپرس، برای کسی که کم و بیش سرش در کار سینما باشد شناخت و درک این موضوع که هر کدام از جشنوارههای خارجی فیلم، سیاستشان و به قول معروف خط و ربطشان چیست کار دشواری نیست. هر جشنواره یا فستیوال فیلمی برای خودش یک سیاستگذاری یا رویکردی دارد که بعضا یا خیلی مشخص آن را عنوان میکند، یا نه به خاطر اینکه هدفشان مشخص نشود، آن را در دالانی از پیچیدگیهای سیاسی، اجتماعی و حقوق بشری به سر میچرخاند. یکی از مهمترین جشنوارههای سینمایی جهان که جزء جشنوارههای «مادر» نیز به شمار میرود جشنواره فیلم برلین معروف به «برلیناله» است که هر ساله تقریبا همزمان با جشنواره فیلم فجر در شهر برلین برگزار میشود.
برلیناله، امسال هفتادمین سال برگزاری خود را پشت سر میگذارد و از این حیث جزء جشنوارههای با سابقه و با قدمت سینمای جهان است. سینمای ایران همواره از سالهای دور مورد توجه این جشنواره بوده و جوایز ریز و درشتی هم از آن کسب کرده است. ایران از سال ۱۳۵۳ (۱۹۷۴ میلادی)، همواره در یکی از بخشهای جشنواره فیلم برلین حضور داشته است. «ساموئل خاچکیان» و «هوشنگ شفتی» دو بار در سالهای ۱۹۵۸ و ۱۹۶۳ با فیلمهای «شبنشینی در جهنم» و «شقایق سوزان» در این جشنواره حضور داشته است.
اما دقیقا بعد از سال ۸۸ و اتفاقات و حوادث سیاسی آن سال در ایران، رویکرد این جشنواره نیز به سینمای ایران کاملا سیاسی و به معنی واقعی کلمه ضد ایرانی شد. این یک واقعیت انکار ناپذیر است که جشنواره فیلم برلین طی سالهای اخیر رویکردی ضدایرانی داشته و ابایی هم از ابراز آن نداشته است. حتی جایزه دادن به فیلم ضعیف و شلختهای مثل «تاکسی» ناشی از همین رویکرد است یا همین لوس بازی خالی نگه داشتن صندلی جعفر پناهی.
فرآیند انتخاب فیلمها چه گونه بود؟
در سالهای اخیر خانم «آنکه لویی» نماینده جشنواره برلین بود که به ایران میآمد و در دفاتر سینمایی و به شکل غیر رسمی فیلمها را میدید و برای جشنواره برلین انتخاب میکرد. اما «لویکه» که هرساله برای انتخاب فیلم به ایران میآمد در سال ۹۵ به همراه نسخههایی از چند فیلم سینمایی و در حال خروج از کشور توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. نیروهای امنیتی چمدان لویکه را ضبط و بازرسی کردند.
«آنکه لویکه» نماینده برلین
در این وضعیت لویکه نیز تصمیم میگیرد سوار هواپیما نشود. چمدان پر از فیلم لویکه از فیلمها خالی میشود و آثاری که او برای بازبینی انتخاب کرده بود، از او گرفته میشود. به «لویکه» گفته شده مشکلی برای ترک ایران ندارد و او که در ابتدا حاضر به خروج از ایران بدون فیلم ها نبود در روز دوشنبه هشتم آذرماه ۹۵ ایران را ترک کرد. بعد از این اتفاق برلین دیگر نمایندهای به ایران نفرستاد و راه و چارهای دیگر راجستجو کرد. فیلم سازانی که میخواستند فیلمهایشان در برلین حضور داشته باشد باید فیلم را به جشنواره ارسال میکردند و یک هئیت انتخاب که چند ایرانی نیز عضو آن هستند مسوول انتخاب آثار ایرانی شدند. ولی یک شرط برای انتخاب فیلمهای ایرانی گذاشته شده بود و آن اینکه آثار نباید به هیچ عنوان دولتی یا حاکمیتی باشند و اگر مجوز ساخت از نهادهای دولتی گرفته باشند امتیاز منفی برای آنها محسوب میشود.
«شیطان وجود ندارد» ساخته محمد رسول اف
در برلیناله امسال سینمای ایران با سه فیلم «شیطان وجود ندارد» (محمد رسول اف)، «نامو» (نادر ساعی ور) به تهیهکنندگی مستانه مهاجر و سرمایهگذاری نوید محمدزاده و پژمان بازغی و فیلم «یلدا» ساخته «مسعود بخشی» حضور دارد. دو فیلم اول که اساسا مجوز ساخت و پروانه نمایش ندارند و فیلم «یلدا» هم در بخش غیر رقابتی به نمایش در میآید.
«یلدا» ساخته مسعود بخشی
اولین پرسش این است که هزینه اعزام این گروه عریض و طویل را در چنین شرایط اقتصادی نابسامانی چه کسی پرداخت میکند. آیا مدیران و سینماگران و بعضا منتقدان و خبرنگاران با هزینه شخصی به این سفر میروند یا نه از کیسه بیت المال خرج آنها داده میشود؟
پرسش دوم این است که کارکرد و خروجی این کاروان چیست؟ آیا ما در بازار برلین فروش فیلم داریم که حتی اگر داشته باشیم نیازی به این تعداد نیرو هست یا نه؟ یا اینکه مدیران سینمایی در مورد رویکرد محتوایی و ضد ایرانی جشنواره برلین اعتراضی میکنند یا رایزنی با مدیران جشنواره میکنند یا نه؟
«نامو» ساخته نادر ساعی ور
*جوان
ارسال نظر